بعد از پایان سریال Game of Thrones، بسیاری از طرفداران کاملا ناامید شده بودند، چونکه فصل آخر این سریال، از نظر وسعت داستانی و زمان نمایش، نسبت به فصل های قبل، بسیار پایین تر بود. اما افرادی که رمان های نغمه یخ و آتش، نوشته شده توسط نویسنده مشهور، جورج آر. آر. مارتین را خوانده باشند، امید بسیاری به پایان رمان ها دارند. در این مقاله، ما تفاوتهای احتمالی کتابها با سریال Game of Thrones را توضیح خواهیم داد.
سریال بازی تاج و تخت، مدتی پیش به پایان رسید. فصل آخر این سریال نیز، مانند فصل هفتم، از 10 قسمت معمول، کمتر بود. در حالیکه فصل هفتم این سریال، هفت قسمت داشت، فصل آخر بازی تاج و تخت، شش قسمت بود. در مصاحبه ای، تهیه کنندگان این سریال اعتراف کردند که پایان سریع این سریال ایده آنها بوده و HBO و George R. R. Martin با ادامه سریال تا 10 فصل مشکلی نداشته اند.
در این مقاله، ما چند رخداد در طول سریال را انتخاب کرده ایم، که ممکن است در کتاب ها به گونه ای دیگر اتفاق بیفتند، و یا حتی اتفاق هم نیفتند.
1. احیای دوباره جان (Jon)
شاید برایتان سوال باشد که کتاب ها تا چه حدی پیش رفته اند؟ و سریال از کی از کتاب ها پیشی گرفته است. باید بگوییم که آخرین صحنه ای که در متن های کتاب به چشم می خورد، کشته شدن جان توسط برادرانش در نایت واچ است. البته، باید به این نکته اشاره کنیم که جان به احتمال بسیار زیاد در کتاب ها نیز احیا خواهد شد، ولی سریال بیشتر مواقع المان های جادویی موجود در کتاب ها را ساده تر از حد نیاز، به نمایش می گذاشت.
در آخرین کتاب منتشر شده، یعنی رقص با اژدهایان (A Dance with Dragons)، توضیحاتی درباره چگونگی احتمال احیای Jon آمده است. در کتاب ها، جان نیز مانند برن (Bran) می تواند به بدن گرگ خود وارد شود. همچنین در کتاب توضیح داده شده که در صورتی که کسی بمیرد و توانایی وارد شدن به بدن حیوانات را داشته باشد، بعد از مرگ، روح آنها وارد حیوانشان می شود، و اینگونه آنها زندگی دوباره ای خواهند داشت. هنگامی که روح فردی وارد یک حیوان می شود، به مرور زمان روح آن فرد با روح حیوان ادغام می شود، و بعد از مدتی کاملا به حیوان تبدیل می شوند.
طرفداران سریال ها انتظار دارند که ملیساندره (Melisandre) همانند سریال، به درخواست داووس (Davos)، جان را احیا کند. اما برخلاف سریال که جانی دوباره به جان می دهند، ملیساندره، ممکن است جان را در قالب گرگش، یعنی گوست (Ghost) به زندگی بر می گرداند.
2. توطئه عظیم شمال
یکی از تفاوتهای احتمالی دیگر کتابها با سریال Game of Thrones ، در شمال می باشد. در سریال، هنگامی که جان دوباره احیا می شود، طولی نمی کشد که او وینترفل (Winterfell) را از رمزی بولتون (Ramsay Bolton) پس می گیرد و تبدیل به پادشاه شمال (King in the North) می شود. ولی کتاب ها بسیار متفاوتند. در کتاب آخر، سیاست های شمال مانند فصل های اول سریال، بسیار پیچیده می باشد، و بسیاری فکر می کنند تسخیر وینترفلی که در کتاب ها به آتش کشیده شده، شاید همانند سریال آنقدرها هم آسان نباشد.
در کتاب ها، لُرد های شمال، هر کدام اهدافی متفاوت در سر دارند. با اینکه شاید پایانی مانند سریال ها داشته باشند، ولی رسیدن به آنجا شاید در کتاب ها بسیار پیچیده تر، و وقت گیرتر باشد.
این رخداد ها ممکن است عاقبتی متفاوت برای استنیس براتیون (Stannis Baratheon) داشته باشد. در کتاب ها، استنیس هنوز زنده است و در حال جنگیدن است. استنیس قول داده که وایت واکر ها اولویت اول او هستند. ولی او هنوز باید با بولتون ها بر سر پیروزی مقابله کند.
همچنین در کتاب ها، تئون گریجوی (Theon Greyjoy) در حضانت استنیس است. سانسا استارک (Sansa Stark) هنوز در وِیل (Vale) است، و تئون همراه جِین پوول (Jeyne Pool) است، که وانمود می کند که آریا استارک (Arya Stark) است.
به طور کلی، مشخص است که شخصیت های شمالی، نقش بزرگ تری در سرنوشت وستروس (Westeros) بازی می کنند.
3. سلطنت سرسی (Cersei)
در جنوب، تفاوت سریال با کتاب ها حتی بیشتر هم هست. به نظر غیر ممکن می رسد که سرسی در طول دو کتاب بعدی فقط در بالکنی بایستد و شراب بنوشد. بر خلاف آن، سلطنت ملکه سرسی ممکن است بسیار سریع تمام شود.
در کتاب رقص اژدهایان، داستان سرسی تا صحنه مشهور او، یعنی Walk of Atonement پیش رفت. در طول آن، ما با محافظ زامبی گونه او آشنا شدیم، که قبلا به گرگور کلگین (Gregor Clegane) مشهور بود. برخلاف سریال، سرسی از قدرت کناره گیری می کند و اجازه می دهد که عمویش، یعنی کوان لنیستر (Kevan Lannister) به عنوان فرمانروای موقت، به جای پسرش، تامِن (Tommen) فرمانروایی کند. در آخر های کتاب، کوان توسط واریس (Varys) کشته می شود.
نقشه کلی واریس این است که تا رسیدن فرمانروای مورد علاقه خود، هرج و مرج در کینگز لندینگ (King’s Landing) بوجود بیاورد، و سرسی برای اینکار بهترین است. بعد از مرگ عمویش، سرسی ممکن است برای مدتی محدود، دوباره فرمانروایی را بدست بگیرد.
این در حالی است که کاندید فرمانروایی مورد علاقه واریس، به احتمال بسیار زیاد، در کتاب بعدی، یعنی بادهای زمستان (The Winds of Winter) فرمانروایی را از سرسی میگیرد. واریس کسی را برای فرمانروایی انتخاب می کند که حتی در سریال هم نیست، او ایگان تارگرین ششم (Aegon VI Targaryen) است. این پسر نوجوان به تازگی از اسوس (Essos)، و با پشتیبانی گلدن کمپانی (Golden Company) و ایلیریو موپاتیس (Illyrio Mopatis) به وستروس آمده است. این پسر نوجوان ادعا میکند که پسر ریگار تارگرین (Rhaegar Targaryen) است.
4. رسیدن دنریس (Daenerys)
یکی دیگر از تفاوتهای احتمالی کتابها با سریال Game of Thrones ، درباره شخصیت دنریس تارگرین است. با رسیدن ایگان تارگرین ششم، داستانی که دنریس در سریال دارد کاملا نابود می شود. در کتاب ها، زمانی که او به وستروس می رسد، در میابد که برادرزاده احتمالی او، بر روی تخت آهنین نشسته است، در حالی که به احتمال زیاد بسیاری از لُرد های وستروس از او حمایت میکنند. مانند سریال، دنریس اژدهاها و ارتش عظیم خود را خواهد داشت، ولی سوال این است که آیا او از آنها برای نابودی برادرزاده احتمالی خود استفاده می کند یا خیر؟
خط داستانی دنریس در طول دو کتاب پایانی، احتمال دارد که با سیاست و خودنمایی پر شده باشد، چونکه او باید دریابد که آیا ایگان تارگرین ششم، واقعا برادرزاده او است یا خیر، و بعد از آن بفهمد که آیا او دوست است یا دشمن؟ صحبت هایی میان طرفداران وجود دارد که آنها ممکن است با هم ازدواج کنند و قوای خود را با هم ترکیب کنند، ولی ممکن است دنریس راه زیادی را برای بدست آورد تخت آهنین طی کرده باشد، و شاید او دوست ندارد که قدرت را با کسی تقسیم کند.
بعضی از طرفداران انتظار دارند که دنریس به شمال برود و برای غلبه بر وایت واکر ها کمک کند، تا از مردم وستروس برای فرمانروایی پشتیبانی دریافت کند.
5. اخلاقیات تیریون (Tyrion)
بسیاری از منتقدان به این نکته اشاره کرده اند که در طول چند فصل آخر سریال بازی تاج و تخت، شخصیت تیریون دچار تغییرات عجیب، و ناگهانی شده است. حتی خود بازیگر نقش تیریون، بسیار ناامید بنظر میرسید، چونکه در یکی از صحنه های قسمت سوم فصل آخر، در زمان حمله وایت واکرها، تیریون مردم وینترفل را به درون قبرستان وینترفل می برد، جایی که پر از افراد مرده است، افرادی که بزودی تبدیل به وایت واکر میشوند. این اقدام تیریون اصلا عاقلانه نبود، با اینکه در طول فصل های قبل، تیریون بارها و بارها نشان داده بود که فردی باهوش و تیز است.
این ناسازگاری، شاید به این دلیل است که در کتاب ها، اصلا مورد نظر جورج آر. آر. مارتین نبود که تیریون را همیشه قهرمان داستان نگه دارد. او وقتی که به هنگام مرگ خواهرزاده اش، جافری، به مرگ محکوم می شود، معشوقه اش و همچنین پدرش را به قتل می رساند. در کتاب ها، مرگ شای (Shae) که معشوقه تیریون است، بسیار فجیع تر از سریال است. این در حالیست که کشتن عضوی از خانواده، بدترین گناه ممکن است.
در کتاب ها، تیریون احتمال دارد که زمان زیادی را صرف درگیر کردن خود با اخلاقیاتش کند. درصورتیکه که مانند سریال ها به خدمت دنریس در بیاید، به احتمال زیاد بسیار درباره اش فکر میکند، و اگر در پایان کتاب برن را به عنوان پادشاه معرفی کند، مطمئنا بسیار بهتر از چیزی است که در سریال نصیبمان شد.
6. قدرت های برَن (Bran)
برای آنانی که کتاب ها را خوانده اند، پادشاهی برن شاید به اندازه افرادی که فقط سریال ها را دیده اند، عجیب نباشد. کتاب ها تمرکز بسیار بیشتری برروی شخصیت برن داشتند، و به خوبی توانسته اند که قدرت ها، و شخصیت کلی برن را به نمایش بگذارند.
در کتاب ها، تمامی فرزندان استارک، Skin-Changer هستند، که به معنای این است که میتوانند با حیوانات خود ارتباط برقرار کنند. برن همچنین بعدا در میابد که او یک غیبگو سبز (Greenseer) نیز است. Greenseer ها توانایی این را دارند که علاوه بر وارد شدن به حیوانات مختلف، وارد درختان وایر وود (Weirwood) هم شوند. در کتاب رقصی با اژدهایان، برن توضیح میدهد که از هر هزار نفر فقط یک نفر Skin-Changer است. و از هر هزار Skin-Changer، فقط یک نفر میتواند Greenseer باشد.
زمانی که برن تبدیل به پادشاه وستروس شود، طرفداران داستان بهتر درک خواهند کرد که پادشاهی او برای خود برن و همچنین دنیا به چه معنا خواهد بود.
7. خانم سنگدل
در میان تفاوتهای احتمالی کتابها با سریال Game of Thrones ، خانم سنگدل به احتمال زیاد، بزرگ ترین آنهاست. بسیاری از شخصیت های کتاب راهی برای ورود به سریال نداشتند، ولی جورج آر. آر. مارتین گفته است شخصیتی که او را بیشتر از شخصیت های دیگر ناراحت کرد، خانم سنگدل (Lady Stoneheart) بود. در کتاب ها، بعد از آنکه کتلین استارک (Catelyn Stark) در عروسی قرمز (Red Wedding) کشته شد، توسط بریک دنداریون (Beric Dondarrion) دوباره به زندگی برگردانده شد، که سپس خودش به جای کتلین استارک مرد. حال کتلین استارک به عنوان خانم سنگدل شناخته می شود. کتلین وستروس را می گردد، و انجمن برادری بدون پرچم (Brotherhood Without Banners) را هدایت میکند، و دنبال انتقام مرگ خودش، و پسرش است.
خانم سنگدل چیز های بسیار زیادی را در کتاب ها تغییر می دهد. در رمان ها، جیمی هیچوقت از محاصره ریورران (Riverrun) برنگشت. او در واقع همراه با بریَن، توسط انجمن برادری اسیر شدند، که میخواستن بریَن را به دلیل شکستن سوگندش به کتلین استارک، بکشند.
طرفداران انتظار دارند که بعضی از کارهایی که آریا استارک در فصل های پایانی سریال انجام داد را انجام دهد. به طور مثال احتمال دارد که خانم سنگدل خاندان فرِی (Frey) را نابود کند. اما، اگر او بفهمد که دو پسر، و دو دخترش هنوز زنده اند، ممکن است که حس انتقام او به اتمام برسد و او بتواند سرانجام آرامش پیدا کند.
از آن طرف، اگر خانم سنگدل تا روزی زنده بماند که ببیند جان تبدیل به پادشاه شمال شده است، ممکن است بسیار خشمگین شود. کتلین استارک در زمانی که در قید حیات بود، از جان متنفر بود، و شاید اگر حقیقت درباره والدین جان را بفهمد، ند استارک (Ned Stark) را سرانجام ببخشد.
8. ریکون (Rickon) و تک شاخ هایش
در سریال ها، ریکون، کوچک ترین فرزند استارک ها، قبل از کشته شدن توسط رمزی بولتون، زمان تصویر بسیار محدودی داشت. او چندین فصل در مکانی حبص بود، تا اینکه دوباره برگشت و سریعا جان باخت.
در رمان ها، ما درباره وضعیت او بیشتر میدانیم. اوشا (Osha)، ریکون و گرگش، شگی داگ (Shaggydog) را به جزیره اسکاگوس (Skagos) میبرد. این جزیره به نظر بسیار تاریک و وحشتناک است. مردم این جزیره آدمخوار هستند و به وحشی ها (Wildlings) بیشتر نزدیک هستند تا شمالی ها. این در حالیست که اسکاگوس ظاهرا به وینترفل (Winterfell) وفاداری دارد.
طرفداران مشتاقانه منتظرند که بیشتر درباره اسکاگوس بداند. اسکاگوس ظاهرا دارای تک شاخ است. از توضیحاتی که داده شده، به نظر میرسد که تک شاخ های داخل داستان، ترکیبی از بزهای عظیم و کرگدن هستند. شاید به وقتش، ریکون به همراه مبارزان اسکاگوسی برروی تک شاخ هایشان سوار شوند و به سمت جنگ بتازند. آن موقع است که طرفداران سریال به بی عدالتی هایی که سریال در حق کتاب ها کرده، پی میبرند.
9. آنهای دیگر (The Others)
کتاب به ندرت از کلمه وایت واکر استفاده می کنند. بجای آن، در کتاب ها، وایت واکر ها به عنوان “آنهای دیگر” شناخته می شوند. در کتاب ها، ما حتی اطلاعات کمتری درباره آنها، نسبت به سریال داریم. و آنهای دیگر کتاب ها با وایت واکر های سریال بسیار متفاوتند.
در کتاب ها، چیزی بنام نایت کینگ (Night King) وجود ندارد که آنها را رهبری کند. بیشتر هواداران قبول دارند که کشتن آنهای دیگر مانند سریال آسان نخواهد بود. همچنین طرفداران اعتقاد دارند که در کتاب های بعدی، ما بیشتر درباره آنهای دیگر اطلاعات کسب خواهیم کرد. امکان دارد که درباره فرهنگ، تاریخ و زبانی که با آن سخن میگویند بیشتر بدانیم.
آنهای دیگر هرگونه که باشند، میتوانیم با قاطئیت بگوییم که این نسخه از وایت واکر ها، دلایل محکم تری برای بدی خود خواهند داشت. نویسنده کتاب ها، جورج آر. آر. مارتین در یک مصاحبه گفت که کتاب بادهای زمستان، به خوانندگان نشان می دهد که “واقعا چه چیزی در شمال است”. او سپس اینچنین گفت: “خوانندگان قطعا درباره آنهای دیگر بیشتر خواهند فهمید”.
10. دایرولف ها (Direwolves)
دایرولف ها در سریال، فقط بخشی کوچک از آنان بود. در کتابها، دایرولف آریا، نایمریا (Nymeria) توانسته که یک دسته گرگی که بیش از 100 عضو دارد را هدایت کند. آریا هنوز با گرگش در ارتباط است، و در زمان خواب، به مراتب به بدن گرگش وارد می شود.
طرفداران کتاب ها، از استفاده نادرست از دایرولف ها در سریال بسیار ناراحت بودند، این در حالیست که بنظر می رسد که گرگ ها حتی از اژدهاهای سریال نیز برای HBO گرانتر تمام شده بود. به گفته جورج، گرگ ها نقش عظیم تری در کتاب ها خواهند داشت.
راه های زیادی برای استفاده از گرگ ها در داستان A Song of Ice and Fire وجود دارد. همانطور که گفته شد، فرزندان استارک، همگی میتوانند به بدن گرگ های خود وارد شوند، و شاید با انتشار کتاب های بعدی، شاهد استفاده جان و یا آریا، از قدرت های خود باشیم.
11. یوران گریجوی (Euron “Crow’s Eye” Greyjoy)
یکی از تفاوتهای احتمالی دگیر کتابها با سریال Game of Thrones ، قطعا یوران گریجوی می باشد. سریال به ما شخصیتی بدون هدف داد که به نظر میرسید تنها آرزویش خوابیدن با سرسی است. اما در رمان ها، یوران فردی کاملا متفاوت است. در کتاب ها، یوران جادوگریست شیطانی، با لب های آبی است که یک چشم خود را از دست داده. یوران یکی از قدرتمندترین افرادی است که میتواند از جادو استفاده کند، و هدفش نه تنها پادشاهی کردن بر روی کل وستروس است، بلکه می خواهد تبدیل به یک خدای زنده شود.
شاید بزرگترین تفاوت این باشد که، در رمان ها، یوران چندین شیء جادویی دارد که آنها را از والریا (Valyria) بدست آورده است. والریا یک تمدن از بین رفته است که پر بوده از اژدهایان و جادو های غیر قابل تصور. گفته شده که هر کس که به والریای ویران شده وارد شده، مرده است. در والریا، یوران یک شیپور جنگی پیدا کرده که به آن Dragonbinder گفته می شود. این شیپور قادر است که به ازای مرگ کسی که شیپور را به صدا در می آورد، یک اژدها را به اطاعت از او در می آورد.
حتی حالا نیز، یوران در کتاب ها داستانی بسیار پیچیده تر از یوران سریال دارد. یوران کتاب ها، در حال حاضر در میرین (Meereen) در حال جنگ است، و همچنین در عین حال درگیر تسخیر جنوب وستروس است، و جالب این است که در هر دو میدان در حال پیروزی است. در دو کتاب پایانی، یوران قطعا تبدیل به یک حریف قدیر تبدیل خواهد شد.
12. مرگ دنریس
یکی از بزرگترین شکایات هواداران سریال، درباره دنریس تارگرین بود. دنریس که برای سال های سال فردی مهربان و دلسوز بود، در عرض چندین دقیقه، کاملا “دیوانه” شد. حتی اگر پایان کلی داستان اینگونه باشد، رسیدن به آنجا بسیار متفاوت خواهد بود. درصورتیکه دنریس در کتاب ها دیوانه شود، دلایلی بسیار عاقلانه تری خواهد داشت. دنریس بجای درگیر کردن خود با سرسی و جان، به احتمال زیاد باید درگیر ایگان، یوران، جان، و آنهای دیگر باشد. این شخصیت ها، داستان دنریس دچار تغییرات اساسی می کنند، چونکه او باید تصمیم بگیرد در کدام جنگ شرکت کند.
در صورتی که دنریس به کینگز لندینگ حمله کند. خط داستانی با سریال بسیار متفاوت خواهد بود. هواداران انتظار دارند که در زمان حمله دنریس، فردی دیگر مانند یوران و یا ایگان در قلعه و در کنار سرسی حضور داشته باشند.
اگر فرض کنیم که جان کسی است که دنریس را می کشد، اینکار به طوری انجام می شود که معنی داشته باشد. در صورت وقوع این اتفاقات، رابطه دنریس و جان طولانی تر خواهد بود، و همچنین جان کتاب ها با جان سریال از نظر شخصیتی بسیار فرق دارند.
این تفاوت در صورت زنده شدن او توسط ملیساندره شاید حتی بیشتر هم شود.
13. تاج و تخت برَن
و در آخر، پادشاه برن شکسته. یکی دیگر از شخصیت هایی که تفاوت بزرگی بین کتاب و سریال Game of Thrones دارد، برندون استارک است، ولی خبر خوب این است که کتاب ها اینگونه نیست.
در کتاب ها، سلطنت برن بسیار هم شوکه کننده نیست. در سریال، تاج و تخت آهنین توسط اژدهای دنریس نابود می شود، ولی برن هرگونه که باشد تبدیل به پادشاه میشود. این اتفاقات به احتمال زیاد در کتاب ها متفاوت خواهد بود. در صورت نابودی تخت آهنین، برن ممکن است بجای ماندن در کینگز لندینگ، به جزیره صورت ها (Isle of Faces) برود.
این جزیره مرموز در نزدیکی هارنهال (Harrenhal) می باشد. بسیاری باور دارند که این جزیره مکان زندگی نژادیست به نام مردم سبز (Green Men). نویسنده کتاب ها گفته است که آنها نقشی در داستان بازی خواهند کرد.
هر اتفاقی در کتاب های پایانی بیفتد ، کسی نمی تواند انکار کند که انتظارات هواداران قطعا برآورده می شود. با اینکه جورج آر. آر. مارتین در نوشتن کتاب ها بسیار کند است، ولی او قول داده که کتاب بعدی تا تابستان 2020 در دستانش خواهد بود. بعد از انتشار بادهای زمستان (The Winds of Winter)، جورج برروی کتاب آخر، یعنی رویا بهار (A Dream of Spring) تمرکز خواهد کرد.
منبع: Popculture
